سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خداشناسی

بسم الله الرحمن الرحیم

خداشناسی

درس دهم

    تا اینجا نه درس از نظر شما گذشت که همگی بعنوان مقدمه و پیشگفتار برای موضوعات و مطالبی است که از اکنون مطرح می شود . همانطوریکه در درسهای  گذشته بیان گردید بسیاری از مطالب و موضوعات مطرح شده بنحوی با مباحث اصول عقاید ارتباط و پیوستگی تنگاتنگ دارد آن مقدار از مطالب و مباحثی که ممکن است چندان ارتباط و همگونی با اصول عقاید نداشته باشد بدون شک طرح و بیان آنها برای خوانندگان خالی از فایده نبوده است . در این درس گوشه هایی از مطالب مربوط به خداشناسی و فهرست موضوعات آن و همچنین نحوه ی شکل گیری بحثهای آینده بیان می شود . دیگر اینکه در درس حاضر معلوم می گردد که روش و اسلوب بحث خداشناسی چگونه و بر چه اساسی طرح ریزی می شود . بحث و گفتگو درباره ی خداشناسی و تدریس اصول عقاید شباهت زیادی به تفسیر قرآن دارد . چرا که قرآن دریایی از علوم و معارف است که بشر نمی تواند به همه ی آن دست یازد مگر آن مقداری که ظرفیت و تلاش او اقتضاء نماید . بشر محدود است و ذوق و سلیقه ی گوناگون هم دارد و همین امر هم موجب گردید که هر چیز را بر اساس یافته های خویش تفسیر و توجیه کند . قرآن کتاب خداست و همه ی معارف و علوم در آن موجود است ولی هنگامیکه به تفسیر مفسران مراجعه  می شود بوضوح پیداست که هر یک آیات را بر اساس مذاق و سلایق خویش تفسیر کرده بدین معنی که یافته های علومی که به آن علاقه داشته اند در تفسیر و برداشت از آیات تأثیر گذارده است . به عبارت روشنتر وقتی که یک مفسر رشته ی او فلسفه بود یا مفسری که رشته اش ادبیات عرب بوده یا مفسری که زمینه ی تحقیقات و مطالعات او مسایل اجتماعی و سیاسی بوده است آیات قرآن را با این زمینه تفسیر کرده است . این بیانگر واقعیتی بزرگ است و آن اینکه بشر به دلیل محدودیت توان دست یابی به همه ی معارف را ندارد از سوی دیگر قرآن کتابی است که همیشه جاودان می ماند و هر چه بر روی آن مطالعه و تحقیق گردد گوهر و درٌ گرانبهایی نصیب انسان می شود و هرگز کهنه گی در معارف آن راه ندارد .  بخاطر همین دریای بیکران و پایان ناپذیر معارف قرآن است که آن را معجزه جاوید پیامبر خوانده اند . بدون تردید دانشمندان در شناختن صاحب قرآن و دیگر کتب آسمانی هم به سلیقه ها و یافته های خویش متوسل خواهند شد . و طبعا راههای ارائه شده گوناگون ومختلف خواهد بود . بدیهی است دلنشمندان علوم مختلف در تحقیقات خود به قدرتی ایمان آورده اند که مافوق آن قدرتی قابل تصور نیست . همین برترین قدرت بی نظیر را خدا می نامند . و همه دانشمندان برای اثبات وجود او بر اساس یافته های عملی خود استدلال می نمایند . عرفا بر پایه معیارهای عرفان و به مدد پاره ای از ابزار مانند عقل و علوم نقلی خدا را اثبات می کند . این گروه بر آن است که اگر انسان به درجه کشف و شهود رسیده باشد ، خدا را با چشم دل می بیند . هر کسی که زبان عرفا را بفهمد استدلال آنها را نیز درباره خداشناسی می پذیرد . براهین محکم آنان می تواند مشعل فروزان هدایت گروهی از مردم باشد . فلاسفه و متکلمان از جمله دانشمندانی هستند که با کمک عقل بر روی دقایق و ظرایف عالم انگشت گذاردند تا بتوانند از این رهگذر برای اثبات وجود خدای تعالی دلایل و براهین قاطع اقامه نمایند . فلاسفه و متکلمان درباره موجود بحث و کاوش می کنند و در نهایت سخن از وجودی بمیان می آید که همه ی هستی بدو ختم می شود . استخوان بندی و شیرازه استدلال فلاسفه مبتنی و متکی بر عقل است . بنابراین همه ی براهین و استدلا ل هایی که درباره خداشناسی ارائه می نمایند عقلی است . هر کسی که به زبان و منطق آنها آشنا بوده و یا آن را بفهمد براهین قاطع و محکم آنها راهی را برای پیدا کردن نور برای گروهی از انسانها فراهم می سازد . البته باید گفت متکلمان و فیلسوفان دین آشنا بیشترین تکیه گاهشان بر نقل استوار است . دانشمندان علوم طبیعی نیز مانند سایر علماء سرگرم تحقیقات در گوشه ای دیگر از عالم هستی هستند آنان ذرات عالم را می شکافند و حقایق ناپیدا و پنهان را برای بشر آشکار و هویدا می سازند . این گروه از دانشمندان با این مطالعات چراغی پر فروغ هم برای خود روشن می نمایند و هم برای دیگران ، زیرا آنها در تحقیقات ، مطالعات و بررسیهای خویش به این نکته می رسند که این اسرار شگفت انگیز با این همه زیبایی و تنوع را چه کسی آفریده است ؟‍ همین امر موجب می گردد که به قدرتی ایمان بیاورند که مافوق همه قدرتها است .

                              پرسشی کوتاه و پاسخی بلند

عده ای که عملکرد دانشمندان علوم طبیعی را زیرنظر داشتند این سؤال را مطرح کردند آیا دانشمندان علوم طبیعی به خدا ایمان دارند ؟ با اینکه انها باید مومن ترین افراد به خداوند باشند . این سؤال پاسخ هم دارد که به زوایای گوناگون آن اشاره خواهد شد . البته در پاسخ به سؤال فوق باید خاطر نشان ساخت که همه ی دانشمندان علوم طبیعی منکر خدا نیستند و اینطور هم نیست که به خدا ایمان نداشته باشند . بلکه اندکی از انها به خدا ایمان ندارند و این بی ایمانی هم بخاطر جهات عدیده ای است که در ذیل خواهد آمد .

1- معرفی غلط و ناقص – خدایی که به دانشمندان معرفی گردید خدایی بود که هر انسان اندیشمندی از او وحشت داشت . خدایی که کار او در آفرینش انسان و سر انجام بردن آنها به جهنم یا بهشت خلاصه گردید . بدیهی است خدایی که در کتب تعریف شده تورات و انجیل معرفی گردید هیچ عاقلی برایش قابل قبول نیست چه رسد به دانشمندان .

2- انتقام جویی – شکی وجود ندارد که انسان در مواقع مختلف از این حس یعنی انتقام جویی از هر کسی که باشد استفاده می کند انتقام عامل دیگری بود که موجب شد گروهی از دانشمندان از دین کناره گیرند . بدین معنی که در آغاز پیشرفت علوم طبیعی توسط کلیسا سخت مهار می شد و کلیسا با این پیشرفت به مبارزه پرداخته و گروهی از دانشمندان را زیر شکنجه قرار داده است . اینان پس از پیروزی بر کلیسا بجهت انتقام از کلیسا مذهب را به تمام معنی کنار گذاردند . اشتباه دانشمندان در انتقامجویی است که انها را منکر خدا ساخته است البته این تصور درباره اسلام به ذهن خطور نمی کند زیرا اسلام همواره مشوق تحقیق و جستجو در ابعاد هستی است .

3- غرور علمی – پیداست هر انسانی ممکن است بخاطر دست یابی به امور مهمی دچار غرور شود . دانشمندان علوم طبیعی که یک رشته کشفیات و اختراعات را انجام داده اند بخود مغرور شده و تصور کردند همه چیز را یافته اند و پیش خود به این باور رسیدند که گویا از دماغ فیل افتاده اند . همین غرور سبب شد تا خدا را از یاد ببرند .

4- غفلت – در دین اسلام هم غرور و هم غفلت بشدت نکوهش شده است . زیرا اینها بیماری برای انسان محسوب می شوند . بهر تقدیر بعضی از دانشمندان در محیط هایی قرار داشتند که سراسر آن مملو از تبلیغات مادی و ضد خدایی بوده است . لذا این دسته تحت تاثیر آن تبلیغات قرار گرفته اند . و خدا را از یاد برده اند.

5- خداشناسان نا آگاه – عده ای از دانشمندان علوم طبیعی تمام صفاتی را که ما برای خدا بر می شماریم و اثبات می کنیم آنها برای طبیعت بی جان و بی شعور بکار می برند و در محاورات و گفتگوها می گویند : طبیعت دریچه های قلب را اینگونه درست کرد و ..... با این کار برای طبیعت علم ، نقشه و هدف قائل می شوند در حالیکه خود انها واقفند که طبیعت بی جان ، فاقد علم و شعور است . در این بخش از درس مناسب به نظر می رسد توجهی به اظهارات چند تن از دانشمندان علوم طبیعی شود که بوجود خدا اعتراف کرده اند . هیچ کس شک ندارد که همه دانشمندان منکر خدا نیستند . چرا که بسیاری از آنها به وجود خدا و بالاترین قدرت هستی بخش اعتراف کرده اند . اظهارات بعضی از دانشمندان بشرح ذیل می باشد.

1- هرشل – نامبرده که از دانشمندان معروف علم هیئت است . می گوید : هر قدر دائره علم وسیع تر می گردد براهین دندان شکن و قویتری برای وجود خداوند بدست می آید . در واقع علماء زمین شناسی ، ریاضی ،فلکی و طبیعی دست بدست هم داده اند تا کاخ علم یعنی کاخ عظمت خدا را محکم بر پا سازند .

2- مونت نل – اهمیت علوم طبیعی تنها از این جهت نیست که عقل ما را سیر می کند و به احتیاجات ما پاسخ می دهد بلکه اهمیت بیشتر آن از این نظر است که عقل ما را به اندازه ای بالا می برد که خدا را درک می کنیم و ما را به احساسات بزرگداشت ذات او زینت می دهد.

3- ارستد- فیزیک دان معروف می گوید : عالم بواسطه ی یک عقل کل و ابدی اداره ، منظم و مرتب می گردد و این عقل کل نتایج و آثار آن را در قوانین لایتغیر طبیعت به منصه ظهور می رساند . اظهارات درباره اعتراف به وجود خدا از جانب دانشمندان علوم طبیعی فراوان است در اینجا به همین سه مورد بسنده می شود .

                        عناوین و موضوعات مورد بحث در آینده

در درس حاضر به فهرست عناوین و موضوعاتی که در آینده مورد بحث و بررسی قرار می گیرد اشاره می شود . ابتدا فهرست کلی از نظر می گذرد سپس موضوعات ریزتر که در واقع زیر مجموع فهرست کلی است . این امر بدین دلیل صورت می پذیرد تا خوانندگان بدانند که در مباحث خداشناسی چه مطالبی مطرح می شود و دیگر اینکه عناوین و فهرست ها را در حافظه بسپارند تا اینکه آمادگی برای دریافت مسایل آسانتر باشد .

     اما عناوین کلی

-          راه فطرت

-          برهان نظم

-          برهان امکان و وجوب

-          یگانگی خدا

-          معانی توحید و مراتب آن

-          معانی شرک و درجات آن

-          صفات جمال و جلال خداوند

-          صفات صلبیه خداوند

 اما مطالب و موضوعاتی که در زیر مجموعه جای دارند و بعبارت دیگر کوتاهتر از کلی هستند بشرح زیر می باشد .

-          علم بی پایان خداوند

-          هدف از آفرینش

-          جبر و اختیار

-          عدل الهی

-          قضا و قدر

-          سخنی درباره حیات و قدرت خداوند

-          معنی و مفهوم علت و معلول

-          ازلی و ابدی بودن خدا

-          سخنی درباره باطل بودن دور و تسلسل

-          بحثی درباره حکمت خداوند

-          غنا و بی نیازی درباری تعالی

-           آفریدگار سمیع و بصیر

-          انگیزه خداجویی ، بررسی علل و عوامل انحراف

منبع و ماخذ : دائرةالمعارف فرید و جدی         

    سید محمدحسین دریاباری

 این درس ها درتهران هیات مکتب التوحید متوسلین به موسی بن جعفر علیهما السلام گفته شده است تاریخ تدریس  سالهای 1371 و1372 بوده است


معرفی کتاب

معرفی کتاب

« چگونگی کمک رسانی –مادی ومعنوی –به قیام انتفاضه فلسطین

« کتاب زنان  وانتفاضه ی فلسطین» درسالی که به نام عزت وافتخار حسینی

نامیده شد چاپ گردید . کتاب مزبور در پنج فصل توسط محمد فایق فرجی و

الله نور نوراللهی تدوین شده است.

فصل اول تحت عنوان بزرگان اسلام و مساله ی فلسطین ، دیدگاه ها ونظرات

بزرگان شخصیت های اسلامی رابرشمرده است

فصل دوم مقالات  ان همایش است که توسط ناحیه مقاومت بسیج سپاه پاسداران

انقلاب اسلامی کردستان برگزار گردید . اولین و طولانی ترین مقاله کتاب

« چگونگی کمک رسانی –مادی ومعنوی –به قیام انتفاضه فلسطین» است که به

قلم سید محمد حسین دریا یاری به رشته تحریر در امده است.

فصل سوم کتاب به بررسی نامه هایی می پردازد که برای کنگره زنان حماسه

ساز فلسطینی از سوی زنان ودختران کردستانی ارسال شده است.

فصل چهارم کتاب تحت عنوان« سروده ها» است که اشعار شاعران را در توصیف

فلسطین و رنج های ان  ونیز اینده ان را ترسیم کرده است .

و فصل پنجم کتاب به سخنرانی های همایش اختصاص یافته است . کتاب

زنان وانتفاضه ی فلسطین در 2هزارتیر اژودر تاریخ 1 138درقطع رقعی ودر 198

1صفحه به چاپ رسیده است .


مدیران مسئول نشریات استان کجایند

مدیران مسئول نشریات استان کجایند

هفته گذشته مطلب کذب ، همراه با توهین و افترا در نشریه 19 دی بر علیه مدیریت و دست اندر کاران نشریه اصلاح طلب گویه به چاپ رسید و به دنبال آن آقای سید محمد حسین دریاباری که از نویسندگان ، روحانیون و مدیران مسئول با سابقه در نظام جمهوری اسلامی می باشد ،پاسخی را به آن نشریه و رو نوشتی نیز به پیام قم ارسال نمود.

پاسخ های داده شده از سوی مدیر مسئول گویه نکات بسیار ظریف و ارزشمندی نهفته است که در این شماره و شماره آینده مورد بحث و بررسی قرار می گیرد .

مدیر مسئول گویه نکته بسیار ظریفی را مورد اشاره قرار داده اند که در طی چند سال گذشته همواره از دغدغه هاو موارد مورد اعتراض و نکوهش مدیر مسئول پیام قم بوده ، هست و خواهد بود . مدیر مسئول گویه گفته است که « سر مقاله های چندانی از مدیران مسئول سایر نشریات در قم ندیده ام » .

مطلب درست و عین واقعیت است ، با مرور و نگاهی به نحوه انتشار و ارائه مطلب از سوی مدیران مسئول نشریاتی همانند 19 دی ، امین قم ، ایمان و.... بخوبی مشخص است که تا چه حد صاحبان امتیاز و مدیران مسئول در اینگونه نشریات حضور فیزیکی ، غیر فیزیکی ، دخالت ، نظارت ، و.... بر نشریات خودشان دارند .

در برخی از اینگونه نشریات ، خبر نگارانی بوده اند که در زمان فعالیتشان ، حتی موفق به رویت  چهره و تصویر صاحب امتیاز مدیر مسئول  نشده اند تا برسد به اینکه از کم و کیف و چگونگی انتشار نشریه اطلاع و نظارت کافی داشته باشند .

در کنار این موضوع تمام نشریات این استان به استثنای پیام قم و گویه هر کدام یک یا چند بار دچار تغییر و تحول و جابجایی تیم انتشار شده و یا مدت زمانی در حالت عدم انتشار بسر برده اند .

در اغلب نشریات استان ، گرو ه های فرصت طلبی برای استفاده سوء و منافع شخصی مدت زمانی کار انتشار نشریه را بر عهده گرفته و پس از گذر زمان آن را رها کرده و به گروه دیگری واگذار می نمایند .

در این راستا از مدیر کل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ، مدیر کل اداره اطلاعات استان قم ، مدیر کل دادگستری و دادستان استان قم می بایست پاسخگو باشند که ، نشریات سیاسی ، فرهنگی آن هم در شهری که پایگاه انقلاب اسلامی لقب گرفته است می بایست آلت دست افراد فرصت طلب و کسانی که نگاه بنگاه گونه و تجاری به مطبو عات دارند شود .

نشریه ای که هیچگاه مدیر مسئول و صاحب امتیاز آن در قم حضور ندارد و دنبال کارهای غیر مطبو عاتی و اقتصادی خود می باشد می بایست نشریه ای به نام او و در کام او و دیگران در قم به چاپ برسد و به فریب جریانهای سیاسی نیز بپردازد .

چرا اجازه داده می شود که افرادی بی سواد ، کم سواد و آنانی که تحصیلاتشان به کلاس دوازده نیز نمی رسد . بعنوان سر دبیر ، جانشین سر دبیر و... در شناسنامه نشریات...شود .چرا پاسخ داده نمی شود که ، نشریه ای به صورت چهار رنگ به صورت منظم در هر هفته در قم منتشر می شود ، حدود پنجاه نسخه از آن در قم به فروش می رسد ، در هر شماره مبالغ آگهی های مندرج در آن به 50 هزار تومان نمی رسد و صدها نسخه از آن به صورت رایگان به مطب ها ، مغازه ها ، آب میوه فروشی ها ، قصابی ها و... ارسال می شود و یکی از فعالان جریان محافظه کار نیز در آن دخالت مستقیم دارد . باید به مردم بگویند که از چه مراکز و منابعی تغذیه مالی  می شوند ، اگر صاحب امتیاز و مدیر مسئول اینگونه نشریات دغدغه فرهنگی و خدمت به مردم قم را دارند پس چرا توانایی اداره نشریه وبه قول آقای در یاباری توانایی نوشتن حتی یک سر مقاله را نیز در نشریه ای که به نام آنان منتشر میشود ،ندارند.

سخنان بسیاری در این راستا باقی مانده است که در شماره های بعدی به آن می پردازیم .

                 صاحب امتیاز و مدیر مسئول پیام قم چاپ شده در هفته نامه   پیام قم  سال هفتم شماره 240 – پنج شنبه 9 مهر ماه 1383              

 

            حجت حیدری                        

گفتنی است مقاله  حامد متقی تحت عنوان ترکه های اناربر کف پای روزنامه نگاران اصلاح طلب  درهمین شماره چاپ شده است

 


گفت وگوی کتاب هفته با سید محمدحسین دریاباری مدیر کتابخانه مشترک

گفت وگوی کتاب هفته با سید محمدحسین دریاباری مدیر کتابخانه مشترک مرکز بزرگ اسلامی واداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان کردستان

نوبت سنندج است

کاری مشترک

کتابخانه شماره3  یا کتابخانه مشترک مرکز بزرگ اسلامی واداره

کل فرهنگ وارشاداسلامی استان کردستان کتابخانه ای است که ازخردادسال 1381آغازبه کارکرده است .این کتابخانه که اغلب

مخاطبانش رادانشجویان وروحانیون تشکیل می دهندبالغ بر3 هزارعضوفعال دارد

مسوول این کتابخانه که بسیار÷یگیرمسائل ومشکلات کتابخانه است می گوید  : باتوجه به اینکه کتابخانه به صورت تفاهمی اداره می شودمشکلات زیادی داردکه معمولاحل نمی شوند

دریاباری مسوول کتابخانه می گوید:

هزینه های کتابخانه مهمترین مشکل ماهستندکه معمولاازطریق نهادهاوسازمان هاسعی می کنیم مسائل مالی کتابخانه را حل کنیم                                         

چاپ شده درکتاب هفته شماره 200شنبه 2آبان 1383


نیمه خصوصىهفته نامه گویه

نیمه خصوصى

هفته نامه گویه

شنیده شده است در پى درج مقاله اى موهن در هفته نامه گویه معاونت مطبوعاتى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى تا رسیدگى به پرونده این نشریه در هیات نظارت خواستار عدم انتشار آن شده است.

   سه شنبه 14 آذر ماه 1385 شماره 644

19دى


حضور مدیر مسوول گویه در دادسرای قم

حضور مدیر مسوول گویه در دادسرای قم

مدیر مسوول دو هفته نامه گویه در پی شکایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج در دادسرای عمومی و انقلاب قم حاضر شد سید محمد حسین در گفتگو با ایلنا ضمن اشاره به اینکه شکایت صورت گرفته مبنی بر توهین ، افترائ ، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی در پی چاپ مطلبی پیرامون تقدیر از یک فرهنگی بازنشسته صورت گرفته ، گفت در حالی که در مطلب مورد شکایت به تقدیر از قشر زحمت کش فرهنگی پرداخته شده و هیچ ذکری از سپاه و بسیج به میان نیامده شکایت صورت گرفته توسط سپاه حیرت مرا بر انگیخت ، چرا که در صورتی که این استنباط مبنی بر توهین به سپاه وجود داشت ، می بایست جوابیه ای   به نشریه ارسال می شد و در صورت عدم چاپ جوابیه ، شاکی حق داشت که شکایت کند . گفتنی است ، دو هفته نامه گویه سه سال است که در قم منتشر می شود

  

   روزنامه آفتاب  یزد          یکشنبه 3 آبان 1383 


اولین نمایشگاه مطبوعات اسلامی ضرورت ها واولویت ها

اولین نمایشگاه مطبوعات اسلامی  ضرورت ها واولویت ها

روز یکشنبه هم زمان با میلاد مسعود علی بن موسی الرضا (ع) نخستین نمایشگاه مطبوعات اسلامی در قم افتتاح شد. این نمایشگاه از زوایای گوناگون قابل بررسی است ، بویژه اینکه ضروری است در اولین نمایشگاه ضرورت ها واولویت ها مورد بحث وبرسی قرار گیرد. شاید برخی تصور کنند تفکیک مطبوعات به دینی وغیر دینی یااسلامی وغیر اسلامی موجب تضعیف وطعنه ،به شماری از مطبوعات ونشریات گشته ومطبوعاتی که به مطالب اجتماعی ،سیاسی وسایر شؤون علمی می پردازند را از مدار دین داری خارج می سازد. تفکیک مطبوعات به اسلامی وسلب آن از سایر مطبوعات ،تنها بدین جهت می باشد که مطبوعات حاضر در نمایشگاه مباحث ومسایل اسلامی را از زوایای مختلف مورد بحث وبررسی قرار داده اند وهمه مباحث آنان در حوزه دین است وهیچ نگاهی غیر از دین در این مطبوعات راه ندارد. بر همین اساس با معیارهایی بین مطبوعات تفاوت قایل شدند که مهمترین آن همان بوده که در بالابدان اشاره شده است . ملاک ومعیار دیگر آن است که مطبوعات عمومی دستاوردهای فرهنگی ،علمی ،اجتماعی واقتصادی بشردر طول تاریخ را که همه روزه با تغییر وتحول همراه است مورد نقد وبررسی قرار می دهد ،اما مطبوعات دینی به مباحثی می پردازند که آسمانی است واز سوی خدا وند برای تربیت انسان ها فرود آمده است . این اولین نمایشگاهی است که با میزبانی قم برگزار گردید که به بهانه این نمایشگاه نکات فراوانی در خصوص مطبوعات اسلامی گفتنش میسر شده است .نخست اینکه مطبوعات دینی غالبا در قم انتشار می یابد وسپس تهران واصفهان بسیاری از استان هامطبوعات با این تعریف راندارند واگر باشد به هر دلیل در این نمایشگاه حاضر نشده است. این دو موضوع باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد که چرا حدود 20 استان کشور نشریه ای که تمام محتوای آن دینی باشد در آن وجود ندارد واگر احتمالا وجود داشته به چه دلیل وچرا در این نمایشگاه شرکت نکرده است ؟ نکته ی دیگری که این نمایشگاه به خوبی برای اصحاب مطبوعات اسلامی روشن ساخته این است که بخش عمده مطبوعات اسلامی توسط نهادها ومؤسسات فرهنگی که به نوعی به دولت وابسته اند انتشار می یابد واشخاص حقیقی باسرمایه شخصی در تولید نشریات دینی نقش چندانی ایفا نمی کنند .این موضوع نیز باید از سوی کارشناسان مورد بحث .وبررسی قرار گیرد که چرا اشخاص حقیقی در مطبوعات اسلامی سرمایه گذاری نمی کنند ؟آیا سود آور ودر آمد زا نیست ؟ یا عوامل دیگری مؤثر است ؟ قطعا نمایشگاه قم شرایط را برای درک بسیاری از نواقص مطبوعات دینی فراهم می نماید. مطبوعات دینی باید در ابعاد گوناگون مورد بررسی ومطالعه قرار گیرند که همه آن ابعاد در توسعه وگسترش آن نقش اساسی دارند. توزیع مطبوعات دینی مانند کتاب های دینی با بحران جدی مواجه است .یک تفاوت اساسی بین مطبوعات اسلامی وعمومی در توزیع به چشم می خورد وآن اینکه برای بسیاری از نشریات عمومی خوانندگان برای یافتن آن به جستجو وتکاپو می پردازند وهمین امر موجب گردید تا مسئولان امر شبکه توزیع را برای آن تدارک دیده وپیش بینی نمایند .اما مطبوعات دینی چنین شبکه ای را دراختیار ندارد .البته این بدان معنی نیست که شبکه های توزیع مطبوعات ،این نشریات راپخش وتوزیع نکنند بلکه پس از گذشت زمانی خود ارباب مطبوعات دینی از سپردن چنین کاری به آنان منصرف می شوند .آیا علت آن برگشتی های فراوان وخریداری نشدن آن است ؟ آیا عوامل دیگری نقش دارد ؟ پرسش دیگر آن است که آیاخوانندگان مطبوعات اسلامی مانند مطبوعات عمومی به سراغ مطبوعات اسلامی نمی آیند ؟.آیا این مطبوعات همه مطالب خود را با زبان ویژه که برای گروهی قابل درک است می نویسند ومخاطب آنان قشر وگروهی خاص اند ؟ دست اندر کاران مطبوعات دینی باپرسش بسیارمهم دیگری مواجه اندوآن این که همه مردم می توانند آن مطالب پیچیده ودشوارنشریات را بفهمند ؟ آیا نمی توان موضوعات دینی را با زبان ساده ،طرح های زیبا وجذاب در اختیار عموم مردم قرار داد تا مشتریان وخوانندگان به سراغ آن بروند ؟.اکنون توزیع مطبوعات دینی غیر از آن که مؤسسات فرهنگی مشترک اند وتعداد اندکی آن را به طور مستقیم خریداری می کنند الباقی از طریق اهدایی یا مبادله توزیع می شود .از سوی دیگر اگر شماری از مطبوعات اسلامی در توزیع موفق بوده آن را باید به حساب نوع زبان ،به کار گیری طرح های مناسب ،صفحه آرایی زیبا ،حروف چینی با قلم قابل قبول ،استفاده از مطالب متنوع وبالاخره همت وپشتکار صاحبان این مطبوعات دانست .زیرا این واقعیت را باید پذیرفت کسانی که اگر چیزی را تولید کردند واقعا مصمم اند به دست دیگران جهت استفاده به عنوان محصولی مرغوب ،شایسته وقابل قبول برساند .زیرا ما معتقدیم که خداوند استعداد های متنوع وگوناگون به انسان ها برای خلاقیت ،ابتکار ونوآوری در تمام زمینه ها داده است  وانسان ها هم باید از این موهبت الهی در جهت رشد واعتلای معنویت واخلاق دینی بهره گیرند .نمایشگاه مطبوعات اسلامی باید با مباحث کارشناسی بسیاری از ذهنیت ها را در خصوص مطبوعات دینی که در اذهان بسیاری وجود دارد بزداید به عنوان مثال اگر مجله یا نشریه ای اسلامی باشد اما قطع آن رهلی باشد بسیاری نمی توانند آن را به خود بقبولانند زیرا تصور آنان از نشریه دینی قطع وزیری با صفحات زیاد است . این نوع قطع ویژگی منحصر به فردش ماندگاری است . واقعا چیز دیگری جز حجم کم ندارد . موعظه کارشناسانی که به نمایشگاه جهت سخنرانی دعوت می شوند باید به جای موعظه وپرداختن به مسایل حاشیه ای نگرانی اصحاب مطبوعات دینی را مورد توجه قرار دهند وراه حلی برای مشکلات پیداکنند. نمایشگاه مطبوعات در قم به یقین خواهد توانست نقاط ضعف مطبوعات دینی را به اصحابش بیاموزد. در فرصت های باقی مانده باید دست اندر کاران با میز گرد یا اختصاص روزی به عنوان همایش جهت گفتگو در خصوص نارسایی ها ومشکلات مطبوعات اسلامی راه های خروج از این بن بست و تنگناها را برای اصحاب مطبوعات پیدا کنند .کسانی که در مطبوعات دینی دستی دارند می دانند تلاش در این عرصه به چند چیز نیازمبرم دارد نخست عشق ،علاقه،سوز ،هدف روشن وخلاصه تحمل سختی وناملایمات . اگر این توان وظرفیت در کسی نیست مصلحت آن است که در عرصه قلم حاضر نشود زیرا تا کسی نسوزد نمی تواند بسازد. دوم دولت همانگونه که مطبوعات عمومی را به دلیل عدم انتشار تعقیب می کند وطی آن مشکل عدم انتشار رادر می یابد مطبوعات دینی نیز به همین شکل تعقیب ومشکلات عدم انتشار آن ارزیابی شود. به نظر می رسد بیشترین مشکلات مطبوعات دینی تنگناهای مالی است که اصحاب مطبوعات ودولت باید در این خصوص نیز تدابیری اتخاذ نمایند .سوم اینکه لازم است نیروهای مطبوعات دینی  تخصص لازم را فراگیرند که با فراگیری تخصص مطبوعات آنان دگرگون خواهد شد .اگر مؤسسات ومدیران نشریات همراهی کنند تا نیروهای مطبوعات دینی تخصص مورد نیاز را به دست آورند بدون شک مسئله زبان که مهمترین ابزار انتقال مفاهیم به دیگران ومخاطبان است حل می گردد. مضافا براین نیروهای متخصص در زمینه های طراحی ،صفحه آرایی ،نگارش ،ویرایش ،نقاشی وسایر امور مربوطه تاثیر بسزایی برکیفیت نشریات دینی خواهد گذاشت.

چهارم اینکه برای ایجاد رقابت در مطبوعات اسلامی لازم است تدابیری اندیشیده شود تا بخش خصوصی نیز در این عرصه فعال شود . ویا اگر مطبوعاتی وجود دارند در نمایشگاه حضور یابند در این صورت تلاش همه مضاعف وزمینه های رشد وبالندگی آشکار خواهد شد .

پنجم اینکه وضعیت نیروهای مطبوعات اسلامی از لحاظ جایگاه واشتغال مورد حمایت قرار گیرد تا با خاطری آسوده تلاش وکوشش نمایند . نکته بسیار مهم دیگر اینکه بر گزار کنندگان نمایشگاه مطبوعات اسلامی باید توجه نمایند که برگزاری این نمایشگاه نباید سر آغازی برای حذف مطبوعات دینی از نمایشگاه بین المللی تهران باشد .زیرا روشن است نمایشگاه تهران بازدید کنندگان فراوان دارد وتعامل مطبوعات اسلامی با مطبوعات عمومی نیز برقرار می باشد. در هر حال حذف مطبوعات اسلامی از نمایشگاه سراسری به دلیل هزینه های مالی هرگز به صلاح نخواهد بود .سخن آخر اینکه اصحاب مطبوعات اسلامی از علماء دانشمندان انتظار مضاعف جهت بازدید از نمایشگاه را داشته ودارند که تاکنون تحقق نیافته است تبلیغات انجام شده ابتدا باید علما واندیشمندان را به این وادی فرا می خواند که تاکنون صورت نپذیرفته است .روشن است که حضور آنان درنمایشگاه به منزله تشویق اصحاب مطبوعات جهت استمرار کار ودست مریزاد خواهد بود.    

سید محمد حسن دریاباری

چاپ شده در نشریه گویه


قبول واقیعت سخت است

           مروری به موضع گیری مطبوعات دوم خرداداستان قم               

  قبول واقیعت سخت است

قبول واقیعت سخت است ; خصوصا اگر ظرفیت های لازم برای پذیرش واقعیت وجود نداشته باشد.

متاسفانه در کشور ما هنوز اصول رقابت سالم سیاسی پی ریزی نشده است و ا ز قبل

این مسئله پس از هر انتخابات می بایست انتظار بهانه تراشی ها و توجیهای نا مربوط را داشت .

در انتخابات شورای شهر نیز بروز این حادثه کاملا مشهود بود.ابتدا به جناح پیروز انتخابات تبریک گفتند . بعد اعلام کردند که در کل کشور ما پیروز انتخابات بوده ایم و آخر گفتند مردم قهر کردند و نیامدند و...

چه زمانی گروهها و فعالین سیاسی فارغ از پیروزی یا شکست به قانون و واقعیت تن میدهند ؟

قطعا تا حصول این مساله نمی توان انتظار شادابی و پویایی را در حرکت های سیاسی داشت . اگر بپذیریم هر شکست یا پیروزی نتیجه سیاستها و عملکردناشی از آن است به سهولت دستاوردرقیب رابه تند باد هوچیگری و بعظا تهمت نداده و برای گام های بعد تفکر و برنامه ریزی خواهیم کرد.

هر چند عملکرد عمده مطبوعات استان قم در زمینه انتخابات مثبت و قابل تقدیر بوده است;اما برخی حرکت های ناشیانه و احساسی ناشی ازعدم موفقیت در انتخابات تاثیری منفی بر افکار عمومی گذاشته از حلاوت حماسه اول اسفند کاست.

یکی از این  نشریات که پیش از انتخابات با تیترهای جنجالی مکررا اعلام کرده بود چندین و چند حزب و شبه حزب قمی در انتخابات شرکت نمی کنند . پس از حضور پر شور مردمی به تمسخر رای آورندگان پرداخته و نوشت با نگاهی به لیست جناح راست]درمیابیم[  افرادی که به عنوان نمایندگان تهران و دیگر شهرها انتخاب شده اند... یا دارای سابقه مشخص و قابل قبولی نبوده و یااین که هیچ گاه درعرصه اقتصاد صنعت و مسایلی از این قبیل نه تنها تحصیلات و تخصص لازم را ندارند بلکه با حداقل سابقه ای  نیز در مدیریت خود کشور<!> در این راستا<!> بر خوردار نمی باشند.

برای اثبات این مدعا به نمایندگان تهران و قم اشاره شده و برایهر کدام از کوچک ترین مسولیتهای بیست ساله آن ها ذکرشده است . اگر از اغلاط انشایی و املا یی نوشتار در لازم به ذکر است حداقل در بین رای آورندگان تهران و قم کمتر از مدرک دکترا و فوق لیسانس وجود ندارد و هر کدام از منتخبین مردم بین 10تا 25 سال مدیریت در سابقه اشان ذکر شده است نویسنده که دراوج اطلاعات  عماد افروغ را عماد افروغ[!]  نوشته درد دل خود رااین گونه بر کاغذ پیاده کرده است .

این نشریه که چون افراطیون از حضور مجمع روحانیون مبارز و خانه گارگر به عنوان احزاب دوم خردادی در انتخابات به شدت عصبانی و درمانده

شده حضور این احزاب در ساعات پایانی انتخابات ذکر کرده و از این که از سوی ائتلاف پیروان امام و رهبری از حضور این احزاب تشکر شده است ابراز نارضایتی و انتقاد کرده است .

رویکرد دیگری که در میان  این قشر نشریات استان قم دیده میشود فریاد واصلاحات است.

شعارهایی چون اصلاحات بازگشت و توقف ناپذیر است و یا محافظه کاران ناچارند به روند رو به رشد اصلاحات تن دهند هم چنان پس از شش سال تکرار می شود . شعاری که هیچگاه فحوای آن یعنی خود اصلاحات  تعریف نشده و نمی شود.

آقایان باید درک کنند که یکی از علل روگردانی مردم از طیف موسوم به دوم خردادی ها خستگی و دلزدگی نسبت به تکرار مکررکلیاتی بوده و هست که از سوی هیچ مرجعی تعریف روشنی از آن ارائه نشد.

به راستی جامعه مدنی پیام دوم خرداد اصلاحات گفت و گوی تمدنها یا ارجحیت توسعه سیاسی یعنی چه وپس از شش سال به چه سرانجامی مبتلا شد؟

اصلاحات چه دستاورد ویژه ای داشته که بازگشت  ناپذیر است؟

در همین ارتباط شایسته است به مطلبی که در شماره 49 نشریه گویه درج شده است نظری داشته باشیم

آن چه مسلم است این است که اصلاح طلبان حتی اگر به پیروزی قاطع هم دست یابند برنامه روشنی برای آینده ندارند زیرا آنان در این مدت بهترین فرصت ها راکه هرکدام به منزاه گلستان بود به خاکستر مبدل ساختند . موضع گیری های نا هماهنگ نداشتن مدیران کارآمد فراموش کردن خواسته های مردم و بالاخره رابطه سالاری  به جای شایسته سالاری و...

تعجب آور نیست که نشریه ای با چنین ادعاییدرباره اصلاحات ادعا کند محافظه کاران ناچارند به روند رو به رشداصلاحات تن دهند؟!

از طنز روزگار در صفحه ای از قبیل نشریات داد آزادی خواهی سر داده شد و در صحنه ای دیگرمعلمین منتقد رییس آموزش و پرورش قم جاه طلبان قدرت و مقام خوانده شده اند این نیز شاید از دیگر دستاوردهای حضرات باشد. آزادی]فقط و فقط [ برای من و هم فکرانم! قطعا این اظهارات و عملکرد دو گانه در گرایشات عمومی موثر بوده و خواهد بود بی شک رسالت قلم آن هم درمهد علم و تقوا پریشان گویی هایی از این دست نمی باشد و عکس العمل منفی عمومی را درپی خواهد داشت بدیهی است شرایط حساس و خطیر کشور  فضای همدلی به دور از تهمت ها و تخریب های بی پایه و اساس را میطلبد .

هر آن زمان که تمامی مطبوعات استان آموختند که چارچوب های انتقاد را رعایت کنند می توان به رفع ضعف ها و نارسایی های استان قم دل بست و الا ...

مجدالدین معلمی

نشریه امین شماره 18سال اول مورخ یکشنبه 17/12/82صاحب امتیازومدیرمسئول باقررسولی

 


استکبار جهانی طراح توطئه علیه اوپک

 استکبار جهانی طراح توطئه علیه اوپک

استکبار جهانی طراح همه ی توطئه ها ،ترفندها علیه مردم مستضعف سراسر جهان ،در پی شکست های متعدد خویش در امور سیاسی – نظامی – فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی دست به توطئه ی جدیدی زده است. البته استکبار که با خشم خروشان محرومان و ستمدیدگان مواجه شده و توان رویارویی با آنان را از دست داده امکانات دفاعی خویش را افزایش داده است تا شاید با ابزار پیچیده ی نظامی ، سکوهای مقاومت مردمی را در هم بشکند، گر چه این امر ناممکن به نظر می رسد ، ولی به کارگیری ابزار و وسایل مدرن نظامی و افزایش محافظان برای فرونشاندن خشم و انزجار عمومی مردم علیه استکبار ، نیاز به بودجه ی بیشتر دارد. به هر حال کمی و کسری بودجه باید از طریقی تأمین و فراهم شود. جبران خسارت و زیان به چند صورت امکان پذیر است: یا با مداخله ی نظامی در یک کشور و به غارت بردن اموال و منابع عمومی محرومان و یا با رخنه در تأسیسات اقتصادی و شرکت های مربوطه به آن و یا با موضع گیری علیه سازمان های اقتصادی و برهم زدن توازن و تعادل آن که منجر به فلج شدن اقتصاد یک کشور و اختلال در سیستم های اقتصادی می شود. و توطئه ی جدید ، بخشی از همین قبیل توطئه هاست. استکبار جهانی با هم دستی انگلیس ، موضع خصمانه ای را علیه کشور های صادرکننده ی نفت اوپک اتخاذ کرده تا بدین وسیله اعضای این سازمان را تسلیم اراده ی خویش نماید و با کاهش بهای نفت و افزایش تولیدات آن در سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی و برخی از کشور های پیشرو و مترقی سازمان ناهماهنگی ایجاد شود و نتیجتا توان رویارویی آنان در برابر کشور های امپریالیستی سلب گردد. اخبار و گزارشهای واصله ، این واقعیت را نشان می دهد که این حرکت مزورانه ی استعمار پیر انگلیس به رهبری آمریکا صرفا توطئه ای است علیه انقلاب اسلامی ایران که در تمامی کنفرانس های اوپک نقشه های منفعت جویانه ی آن ها را متلاشی کرده است. طراحان توطئه برای چندمین بار است که چهره ی کریه خویش را به مردم ایران نشان می دهند. دشمنان انقلاب تصور کرده اند که با فشار های اقتصادی ، مردم ، مسئولان جمهوری اسلامی را تحت فشار گذارده و تحقق بخش اراده ی پلید آنان خواهند بود. اکنون زمان آن گذشته است که مردم انقلابی ایران تحت تأثیر یاوه گویی های آنان قرار گیرند ، زیرا تک تک آحاد این ملت با داشتن تحلیل و آگاهی سیاسی از دست آوردهای شکوهمند انقلاب اسلامی به خوبی مطلع اند و همچون روزهای نخست انقلاب با اراده ی پولادین خویش توطئه های آنان را بی اثر و مجریان آن را تسلیم خویش خواهند کرد. اکنون ضروری به نظر می رسد که  نگاهی به ماجرای تلخ و ناگوار نفت انداخته و رویدادهای مربوط به آن را بررسی نماییم و دریابیم که صاحبان اصلی این منبع حیاتی کیانند و شرکتهای جهانخوار نفتی چگونه به اهداف سودجویانه ی خویش در منطقه دست می یابند؟ یکی از مهم ترین شیوه های قدرت های بزرگ در یک منطقه ی سرشار از منابع و ذخایر زیرزمینی ، این است که در میان کشورهای منطقه ، قدرتی وابسته به خویش برای چپاول وتضعیف کشورهای دیگر پدید آورند تا بدین وسیله ، زمینه ی چپاول و سودجویی و اعمال قدرت آن ها فراهم شود، مصداق بارز این ترفند، اسراییل غاصب و افریقای جنوبی است که دو بازوی نیرومند امپریالیسم غرب در خاورمیانه و افریقا می باشند. شیوه ی دیگری را که می توان به عنوان یک مسأله ی مهم سیاسی و حربه ی نیرومند آنان مطرح کرد ایجاد تفرقه و تشکیل جناح های گوناگون و نتیجتا تجزیه ی کشورها است. زیرا قدرت های بزرگ نخستین گامی را که برداشتند کشورهای بزرگ اسلامی را که قدرتی در قبال آنان محسوب می شدند و دارای منابع حیاتی و نیروی عظیم انسانی بودند به عناوین گوناگون تجزیه نمودند و ضرورتا منابع و درآمدها نیز توزیع و تقسیم شده است. به هر حال ، بعد از اجرای چنین توطئه ای نیز پذیرفته اند که برای هر ناحیه ، رهبرو یا مسئولی وابسته به خویش بگذارند تا منافع و درآمدهای عمومی مردم را به سوی شرکت ها و کمپانی های عظیم غرب سرازیر نمایند و مردم که صاحبان واقعی این منافع و درآمد بودند، در فلاکت آمیزترین وجه به حیاتشان ادامه دهند و قربانی خواسته های گروهی از سودجویان غرب و عمال وابسته به آنان بشوند. وقتی که تاریخ منطقه ای نفت مورد مطالعه قرار می گیرد، روشن می شود که این منبع حیاتی در اختیار قبیله یا گروه و یا فردی از افراد بوده است و طی آن این انسانهای خودمحور و خودکامه، درآمد حاصله از آن را صرف عیاشی و خوشگذرانی می کردند و اکنون نیز برخی از کشورهای عربی به گونه ای دیگر به همین سنت ننگین و شیوه ی ناپسند ادامه می دهند و این درحالی است که محرومیت ها و بیچارگی ها و مصرف گرایی و وابستگی های عمومی را می توان در میان کشورهای عربی یافت. اکنون اسلام خواهی و استقلال طلبی مردم عرب در کشورهای عربی موجب گردیده است که سردم داران این کشورها بر وابستگی بیفزایند. آری این سرگذشت ناگوار و ماجرای تلخ نفت و منبع حیاتی عمومی مردم است که با دوشیوه ی ویژه در اختیار گروه خاصی درآمد و بدین شکل از آن استفاده می شود وباعث مسرت و موفقیت کارتل ها و شرکت های نفتی غرب گشته است. اوپک یا سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت در ژانویه ی 1961 در کاراکاس تشکیل شد، این سازمان از بدو تأسیس تا به امروز 25 سال را سپری کرده است و اعضای کنونی اوپک، مجموعا 13 کشور می باشند که در دو نوبت به عضویت سازمان درآمده اند. نخستین کشورهای که دولت هایشان به عضویت اوپک درآمده و یا به عبارت دیگر از پیشگامان تأسیس آن بوده اند، عبارتند از: ایران ، عراق ، قطر ، کویت ، عربستان سعودی و ونزوئلا و سپس با گذشت اندک زمانی ، کشورهای اندونزی ، ابوظبی ، لیبی و نیجریه و چند کشور دیگر به آن پیوسته اند. غرض از تشکیل چنین سازمانی ، این بود که منافع کشورهای صادر کننده  نفت یک نواخت تأمین گردد. سازمان در بدو تأسیس ، یادآوری کرد کمپانی های نفتی بهای نفت استخراجی را به طور مداوم و صرف نظر از نوساناتی که ممکن است در امور اقتصادی کشور حاصل شود پرداخت نمایند. کشورهای عضو اوپک در آن مقطع (1) 45 درصد نفت مصرفی جهان را تأمین می کردند سازمان از شرکتهای نفتی خواست بها و قیمت های نفت و مشتقات آن را همیشه یکسان نگهدارند تا به رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده ی نفت لطمه ای وارد نشود (2) . اکنون ، اوپک یک سازمان جهانی است که دارای ابعاد اقتصادی به شمار می رود و حیات اقتصادی برخی از کشورها ، وابسته به آن است، زیرا اعضای اوپک در آغاز تأسیس به این واقعیت تصریح کرده اند که گروهی از کشورها پایه های اقتصادشان ، نفت خواهد بود. به همین منظور از شرکت های نفتی خواستند تا بهای نفت و مشتقات آن را یکسان نگه دارند تا به رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده ی نفت لطمه ای وارد نشود. اگر اختیار کامل در دست این کشورها بود، چنین تقاضای خاضعانه ای قابل تصور نبوده است. اگر چنین انتقادی به سازمانی و یا مصوبات یک موسسه ای صورت می پذیرد، هدف حمله قرار دادن و تضعیف آن نیست بلکه روشن ساختن واقعیت هائی است که در پس پرده ها نهان شده است، 25 سال از عمر این سازمان می گذرد کماکان کلیه ی اعضای آن ، متکی به درآمد نفت می باشند، آیا اعضای اوپک سردم داران کمپانی های غرب را نمی شناختند؟ آیا اعضای این سازمان به اوضاع رقت بار و مشقت آمیز مردمشان آگاه نبودند؟ اینها به این سوالات و دهها سوال دیگر چگونه پاسخ خواهند داد؟ به هر حال اعضای سازمان ، تعهدی از کمپانی های غربی و یا خریداران نفت گرفتند و آنان نیز برای بهره جویی بیشتر ، تعهد را پذیرفته اند. چپاول این شرکت ها تاکنون بیان گر نقض تعهد آنان است. عبارت نقل شده حاکی از آن است که اعضای این سازمان شدت عمل به خرج نداده و هنگام تأسیس اوپک ، تقاضای دیگری نیز نمودند و کمپانی های عربی را در همان حال ، ناگزیر و مجبور به پاسخ نمودند و آن عبارت است از این که کمپانی های غربی ، موظفند قیمت های نفت و مشتقات را یکسان نگه دارند، تا به رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده ی نفت ، لطمه وارد شود. عبارت فوق، بیانگر این واقعیت است که اقتصاد این کشورها برای همیشه متکی به نفت خواهد بود و تمام روزنه های امید و پیشرفت در ابعاد اقتصادی دیگر و نیز زمینه ی مطالعات و پژوهش ، مسدود شده است، اکنون چه درصدی کشورهای عضو اوپک برپای خویش ایستاده است؟ این ها باید در مسایل اقتصادی تصمیمات جدی تری را اتخاذ نمایند، زیرا فروش نفت، پایه های اقتصاد را نه تنها استوار نمی نماید، بلکه با برخی تغییر و تحول ها، زیان های فراوانی را به همراه خواهد داشت. حرکت های اعضا در اوپک، این واقعیت را نشان می دهد که برخی از آنان نسبت به اساسنامه ی آن بی تعهدند بعد از انقلاب اسلامی در ایران، این کشور توانست علی رغم مشکلات فراوان، صدور نفت را کاهش دهد و افریقای جنوبی و اسرائیل را از این منبع حیاتی محروم ساخته و لطماتی به خریداران غربی وارد سازد و پیشنهادهایی جدی به سازمان مذکور ارائه دهد هر چند مواضع ایران طرفداران کمی را در اوپک شاهد بوده است. توطئه ای که اخیرا استکبار جهانی به اتفاق هم دستان خویش طرح ریزی نموده و قویا خواستار اجرای آن از سوی برخی کشورهای عضو اوپک به طور مخفیانه و نیز گروهی از کشورهای غیرعضو به صورت علنی شده است، برای وارد ساختن فشار بر جمهوری اسلامی در ناهماهنگ ساختن اقتصاد این کشور است تا بدین سبب، ایران صدور نفت خویش را کاهش دهد و زمینه ی تبلیغات برای مخالفان جمهوری اسلامی ایران فراهم آید و طی آن اعلام نمایند که ایران براثر حملات عراق، صدور نفت خویش را کاهش داده و یا توانایی صدور آنرا ندارد. نکته ای که شایان ذکر است، این است که کاهش صدور نفت ایران تنها برای نزول بهای آن از سوی قدرت های بزرگ بوده است، بنابراین می توان اظهار نمود که توطئه ی کذایی یعنی کاهش بهای نفت در بازار جهانی، توطئه ای است علیه اوپک – عموما – و خنثی ساختن پیشنهادهای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر کاهش صدور نفت و افزایش قیمت آن و در نتیجه به رکودنشاندن انقلاب اسلامی –خصوصا – صورت پذیرفته است. علیهذا جمهوری اسلامی ایران، سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت (اوپک) را محترم می شمرد و خود را موظف می بیند که به اساسنامه ی اوپک عمل نماید و دست های مرموز و توطئه گر علیه این سازمان اقتصادی را قطع کرده و تا این سازمان بتواند به حیات خویش تداوم بخشد و تصمیم نهایی به نفع کشورهای عضو باشد. بسی جای شگفتی است که برخی از رادیوهای وابسته به استکبار جهانی، ایران را عامل تشنج در اوپک قلمداد میکنند.دلیل این امر نیز روشن است. همین رادیوها در گزارش هایشان، ضمن اعلام این مطلب که جمهوری اسلامی ایران خواهان افزایش بهای  قیمت نفت است و در غیر اینصورت صدور نفت خویش را کاهش خواهد داد، افزودند: جمهوری اسلامی توانست برای مدتی، قیمت هر بشکه ی نفت را به 36 دلار برساند، بنابراین دریافتند که ایران مانع سودجوئی آنان به شمار می رود و با تبلیغات گسترده، ایران را عامل تشنج در اوپک و مانع پیشرفت کار آن قلمداد کرده اند، در این سازمان کشورهائی وجود دارند که نه تنها بر افزایش قیمت نفت اصرار ندارند،بلکه به خاطر وابستگی هایشان تنزل بهای آن هیچ گونه نگرانی برای آنان پدید نخواهد آورد، بنابراین جمهوری اسلامی به عنوان یک عضو، موظف است پیشنهادهایی به آن سازمان ارائه دهد که هم برای آنان مفید و معقول بوده و هم اصل 42 قانون اساسی خویش را که در آن جلوگیری از سلطه ی اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور مورد تأکید قرار گرفته است به عمل درآید. اینک جای این سخن است که آیا اوپک با ایران همکاری خواهد کرد یا نه؟ احتمال می رود برخی از کشورهای ترقی خواه از پیشنهادهای آینده ایران استقبال نمایند. البته مواضع سیاسی و وابستگی همه جانبه ی این گونه کشورها، جای تردید و شکی را برای عدم پذیرش پیشنهادهای ایران در اوپک باقی نگذارده است. اظهارات پی در پی آنان نشان دهنده ی این واقعیت است که آنان از غرب و کشورهای امپریالیستی الهام می گیرند و گفتارهای آنان دیکته شده از سوی سران این کشورها است. وقتی که کنفرانسهای اوپک طبق معمول نزدیک می شود، مسافرت های سیاستمداران غربی به منطقه ی خاورمیانه افزایش می یابد. به همین دلیل، این بار نیز قابل پیش بینی است که این سفرها بذر توطئه را در منطقه کاشته است. برای مثال می توان به سفرهای پی در پی ریچارد مورفی فرستاده ی ویژه ریگان به منطقه و سفر وزیر امور خارجه ی انگایسی به عربستان سعودی اشاره کرد. در همین حال رادیو دولتی انگلیس به گونه ای دیگر از طرح چنین توطئه ای از سوی دولت آن کشور پرده برداشت و طی تفسیری گفت: اوپک همواره خواهان ثبات قیمت ها در بازارها بوده و با کاهش تولید، تعادل میان عرضه و تقاضا را حفظ می کند و اما تلاش های اوپک کرارا به علت تقلب برخی از کشورهای عضو بی نتیجه مانده است». این رادیو سپس افزود: بریتانیا براین امر مصر است که در مقابل فشارهای اوپک تسلیم نشود و اما فشارهای موجود بر لیره هم چنان ادامه یافته و نرخ بهره های بانکی لاجرم بالا رفته دولت ناگزیر خواهد بود اوضاع را مجددا مورد بررسی قرار دهد. (3) این عبارت نشان می دهد که آنان برای منافع خویش و چپاول دولتهای اسلامی، تلاش می نمایند. این نکته را باید به اعضای اوپک گوشزد نماییم که در تصمیماتشان استوار و ثابت قدم باشند و به حال منافع و آسایش مردم خویش بیاندیشند و گفتارهای دشمنانشان را به دقت مطالعه نمایند. اگر این رادیو برخی از اعضای اوپک را متقلب و مخالف رویه ی اوپک معرفی می کند. تقلب این اعضاء نیز به نفع آنان بوده و در نتیجه، تمرد و سست عنصری آنان را در قبال اوپک و خط مشی آن اثبات خواهد کرد. به هر حال در هر دو صورت، برای مردم و استقلال این کشورها زیانبار و خسارت آمیز خواهد بود. چگونه می توان باور نکرد که اظهارات رادیو دولتی انگلیس پیرو اظهارات برخی از اعضای اوپک نبوده، تمرد و سرپیچی و اظهار نگرانی مقامات نفتی عربستان سعودی نسبت به تصمیمات اتخاذ شده ی اوپک، زمینه ی تبلیغاتی را برای این رادیو که مدت ها در انتظار آن بوده فراهم ساخته اند، اینک برای روشن شدن مطالب فوق، بخشی از گفتارهای مهم آنان را نقل کرده تا خوانندگان، خود به قضاوت بنشینند و سپس در پایان، ما نیز اظهارنظر خواهیم کرد. در اوایل سال 1983 که کاهش قیمت نفت توسط بعضی از اعضای اوپک به رهبری عربستان مطرح شد، جمهوری اسلامی ایران مخالفت علنی و صریح خود را در این مورد ابراز داشت (4) همین پیشنهاد یعنی کاهش بهای نفت در سوم مرداد ماه توسط وزیر نفت عربستان سعودی تکرار شد که وزیر نفت ایران، جلسه را به عنوان اعتراض ترک گفت. نکته ی جالب توجه ، این است که یمانی با اظهارات خویش، به بلندگوهای استعماری کمک کرده و سازمان قدرتمند اوپک را در حال حاضر روزانه 60 درصد نفت جهان را تأمین می کند، بی اراده و تابع سیاست های غرب و کشورهای غیرعضو اوپک معرفی کرده است و حیثیت و استقلال این سازمان را برباد داده است. یمانی در آن جلسه اعلام کرد: «اوضاع در کوتاه مدت، هم چنان مبهم است.» در صورتی که کشورهای صادرکننده ی نفت غیرعضو اوپک به سیاست هایشان در مورد افزایش تولید و عدم همکاری با کشورهای عضو اوپک ادامه دهند، ممکن است یک کاهش در قیمت جهانی نفت رخ دهد. آیا پیشنهاد مداوم مبنی بر کاهش بهای نفت و تقاضای افزایش تولید و سرپیچی با روند اوپک مخالفت علنی با اوپک نیست؟ چگونه می توان با اظهارات اینها، آنان را از حامیان اوپک و مردم قلمداد نمود؟ به نظر می رسد دولت عربستان سعودی به خاطر مصرف گرایی زیاد و وابستگی شدید به غرب و پرداخت یک ششم هزینه ی جنگ عراق و نیز پرداخت پول های اسلحه ی خریداری شده از کلیه ی کارخانه های سلاح سازی جهان نمی تواند به تصمیمات اوپک گردن نهد. در همین حال یمانی نارضایتی خویش را از اوپک خاطر نشان ساخت. وی ضمن ابراز عدم رضایت کشورش نسبت به ادامه ی نقشش به عنوان یک تولیدکننده ی در حال نوسان گفت که نمی توان بطور محدود بار حفظ قیمتها را بدوش بکشد(5)  در تأئید گفتارمان مبنی براین که ایران خواهان ادامه ی حیات شرافتمندانه ی اوپک و پای بندی به اساسنامه ی آن است و هرگز موضع تمرد جویانه علیه مصوبات آن نگرفته است. برخی از کشورها ( غیر از عربستان سعودی که از عمل کرد آن سخن رفت) موضع تمردجویانه و سرپیچی در سراسر قوانین و مصوبات سازمان نامبرده اتخاذ نموده اند. مع الوصف، اوپک هیچ گونه اقدامات تلافی جویانه را علیه آنان صورت نداده است. برای مثال کشور عراق که حاکمان آن نیز از اعضای اوپک محسوب می شوند، مضافا براین که کشور یاد شده از اعضای کمیته ی ویژه این سازمان است، رسما مخالفت خویش را  علیه مصوبات و خط مشی اوپک اعلام داشته و تصمیمات اتخاذ شده از جانب اوپک را بیهوده و خلاف  موقعیت کنونی کشور خویش یاد کرده اند. وزیر نفت رژیم صهیونیستی عراق در کنفرانس های پیشین اعلام کرد که کشورش بدون توجه به نتایج و گفتگوهای مقامات اوپک به تولید دو میلیون بشکه نفت در روز خواهد پرداخت. (6) گفتار حاکمان عراق ، هنگامی آغاز شد که آنان، پایبند بودن به قوانین و یا یک سری مصوبات و اصول را فراموش کرده و یا در مراکز آموزش، آن را نیاموخته اند و تنها چیزی را که بعد از به حکومت رسیدن صدام تاکنون فرا گرفته اند، قتل، جنایت، آدم کشی و شکنجه و ده ها حرکت از این مقوله بوده است. مضافا بر این که موضع گیری کذایی رژیم عراق در حالی صورت گرفته که گزارش های منابع خبری حاکی از آن بود که این کشور ، توانایی صدور نفت خویش را بر اثر تحمیل جنگ به ایران از دست داده است و در همان تاریخی که رژیم عراق، صدور نفت دو میلیون بشکه را در روز خاطرنشان ساخت، منابع غربی که در تمام مواقع حامی وی بودند، یادآور شدند که عراق آخرین توانایی خویش را به کار گرفته و همیاری دیگران می تواند یک میلیون بشکه نفت صادر کند. این در حالی است که مخارج جنگ و عیاشی حاکمان بعثی عراق ماهانه بیش از 5 میلیارد دلار است. البته این مطلب را نباید از نظر دور داشت که از روزهای نخست جنگ، کشورهای حاشیه ی خلیج فارس و قدرت های بزرگ، کمک های سخاوتمندانه ی خویش را برای شکست جمهوری اسلامی به آن کشور گسیل داشته و اکنون که عراق در آستانه ی سقوط است نیز به آن ادامه می دهند. آن چه را که تمام محافل سیاسی به ویژه غرب به آن اذعان دارند، این است که عراق بر اثر حملات ایران، توان صدور نفت را از جوانب گوناگون از دست داده است و به هر تقدیر کشوری که پای بند به هیچ سازمان بین المللی نیست نباید امید داشت که قوانین اوپک و مقررات آن را محترم بشمارد. گفتار ما، مواضع جمهوری اسلامی را در مورد اوپک روشن ساخته که این کشور خواهان حیات شرافتمندانه ی اوپک بوده و تلاش می کند مقامات سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت دست بیگانه و سودجو را از اوپک قطع کرده و متخلفین به مقررات آن را مجازات نماید و اظهارنظرها هماهنگ صورت گرفته و همیشه اعضای اوپک را مدنظر داشته و هم صدا در جهت خنثی سازی توطئه ی استکبار جهانی برآمده و کشورشان را با صدور نفت کم و افزایش بهای آن از بحران اقتصادی و گرایش به نفت تنها نجات بخشند.

                                                       «والسلام»

پاورقی ها

(1)             – منظور در حدود 10 تا 15 سال گذشته است.

(2)             – به نقل از فرهنگ سیاسی نمونه صفحه ی 51

(3)             – رادیو بی.بی.سی – ساعت45/7 مورخه4/11/64

(4)             – روزنامه ی اطلاعات – شماره ی17349

(5)             – روزنامه ی اطلاعات – شماره ی 17802

(6)             – روزنامه ی اطلاعات – شماره ی – 17705                                              

سید محمد حسین دریا باری

روزنامه اطلاعات مورخ 10 اسفند 1364 شماره 17827


پرونده هفته‌‏نامه «گویه» به دادگاه کیفری استان قم ارجاع شد

 

پرونده هفته‌‏نامه «گویه» به دادگاه کیفری استان قم ارجاع شد

جلسه رسیدگی به اتهامات «محمدحسین دریاباری»، مدیرمسوول و دو تن از نویسندگان هفته‌‏نامه «گویه» در شعبه 105 دادگاه عمومی استان قم برگزار شد اما پرونده با قرار عدم صلاحیت به دادگاه کیفری استان قم ارجاع شد.

محمدحسین دریاباری در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ایلنا"، با بیان این مطلب، گفت: در این جلسه اتهامات بنده و نویسندگان هفته‌‏نامه«نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» و «جریحه‌‏دار کردن عفت عمومی» دایر بر شکایت مدعی‌‏العموم عنوان شد و سپس ما به دفاع از خود پرداختیم.

وی افزود: با توجه به اینکه شعبه رسیدگی‌‏کننده به این پرونده، شعبه عمومی و ویژه رسیدگی به مفاسد اجتماعی بود و پرونده‌‏های مطبوعاتی طبق قانون می‌‏بایست در شعب کیفری استان و با حضور هیأت منصفه مطبوعات برگزار شود، به صلاحیت دادگاه ایراد گرفتیم که قاضی پرونده این ایراد ما را نپذیرفت، بنابراین بنده به اتفاق یکی از نویسندگان به دفاع از خود پرداختیم.

مدیرمسوول هفته‌‏نامه «گویه» ادامه داد: روز دوشنبه برای پیگیری پرونده و انجام دفاع یکی دیگر از نویسندگان هفته‌‏نامه به دادگاه مراجعه کردیم که قاضی با بیان اینکه این پرونده مطبوعاتی است، از ارجاع آن به دادگاه مطبوعات خبر داد.

هفته‌‏نامه «گویه» سال گذشته هم از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شد