سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفت و گو با آیت الله سید موسی موسوی نماینده ی مقام معظم رهبری در

قسمت چهارم

گفت و گو با آیت الله سید موسی موسوی نماینده ی مقام معظم رهبری در منطقه ی کردستان به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران

 

سؤال: قبل از آن که شما به منطقه بیایید کسی در منطقه به عنوان نماینده ی امام بوده است؟

جواب: حضرت امام دو مورد افرادی را به عنوان نماینده به منطقه فرستادند. یکی آقای کرمانی بود ،  البته آقای کرمانی مخصوص کردستان نبود بلکه منطقه ی غرب بود و آن هم در یک مقطع محدود . مورد دیگر آقای عبدالمجید معادیخواه بود که از طرف امام یک مقطع کوتاه به منطقه آمد و رفت.

ظاهراً اینان در یک سفر محدود آمدند و گزارشی از منطقه تهیه کردند و خدمت امام تسلیم کردند ، ولی در منطقه نماندند.  بعدها نظر امام این بو دکه یک نماینده در منطقه داشته باشند که بر کل اوضاع نظارت داشته باشد. موقعی که امام هنوز در مدرسه ی علوی بودند ، آن زمانی بود که آیت الله منتظری امام جمعه ی تهران شده بودند. روزی ایشان با امام تلفنی صحبت کردند که من هم بودم ، من اولین بار بود به این شکل با امام تلفنی صحبت کردم ، در این گفت و گو قرار شد به حضور امام برسم ، چون امام فرمود با شما کاری دارم. عصری بود رفتم خدمت امام ، بعد از احوال پرسی و مقداری صحبت، فرمود من از کارهای شما در کرمانشاه اطلاع دارم. در این خصوص نسبت به من بسیار ابراز محبت و لطف فرمودند ، در این ملاقات بود زمینه های آمدنم به منطقه به عنوان نماینده ی امام فراهم شد.

سؤال: شما فرمودید در خصوص تشکیل مرکز بزرگ سه هدف را دنبال می کردید یک مورد بیان شد و مباحث پی در پی عوض  ( الکلام یجرالکلام ) شد در صورت امکان اهداف بعدی مورد نظر را بیان فرمایید؟

جواب: در مورد روحانیت باید عرض کنم گروه های ضد انقلاب به قول خودشان در سال های اول در خصوص روحانیت اشتباه کردند و گفتند آن ها را در نظر نگرفتیم و مهمتر این که متأسفانه برخورد منفی هم با آن ها داشتیم. ما باید جذبشان می کردیم نه دفع ، حدود سال 65 بود که حزب منحله ی دمکرات در کنگره ی مرکزی خویش رسماً تصویب کردند که ما باید  اتحادیه ی علماء کردستان درست کنیم. با این که این ها بنیانشان مذهبی نیست و کاری با دین و مذهب ندارند ،  صرفاً به خاطر این که پتانسیل روحانیت یک پتانسیل قوی است و بتوانند با یک تشکیلاتی آن را مهار کنند  . این کار را کردند .  هدف دیگرما این بود که پیکر روحانیت از این آسیب ها محفوظ بماند. مانه تنها آسیب از طرف دشمن داریم ممکن است آسیبی هم از طرف دوست داشته باشیم. من در کردستان از اول نگران یک چیزی بودم و بعدها هم متوجه شدم نگرانی من کاملاً بجا بود و آن این بود که همه ی نهادها برای خود ید بیضایی دارند و سروسامان گرفتند و هر کدام در مسیر خودشان قدم بر می دارند . در مناطق امن دلیلی وجود ندارد نهادی در نهاد دیگر و کار یکدیگر دخالت کنند جز در موارد امنیتی، اما در مناطق مرزی این طور نیست من نگرانی ام این بود که ممکن است هر دستگاهی به بهانه ای در تشکیلات روحانیت دخالت کند ، من هدفم این بود که اگر روحانیت یک تشکیلات منسجم نداشته باشد دشمن که هیچ ، ممکن است دوست هم برخورد متفاوت با آن بنماید.خود این هم می شود آسیب برای روحانیت در این صورت حریم روحانیت هم شکسته می شود. در این هدف دوم فکر می کنم توفیق خوبی داشتیم.

هدف سوم ؛  این بود که از روحانیت در بر طرف کردن نارسایی های فرهنگی استفاده شود. من از سر صدق و صفا این مطلب را می گویم ،  مردم ، مردم بسیار خوبی هستند. این استان و مردمش توان بسیار خوبی دارند، مردم کرد از دیرینه ترین و بهترین اقوم ایرانی اند ، این قوم و این استان از استعداد بسیار خوبی برخوردارند. چیزی که کم و بیش این استان از آن رنج می برد و آ ن هم آثار حکومت های گذشته است ، مشکل فرهنگی است. برای برطرف کردن این موضوع مناسب ترین و شایسته ترین پایگاه ، پایگاه روحانیت است. بحث فرهنگی دو شاخه دارد. اول این که همین کار فرهنگی که خود روحانیون انجام می دهند و اکنون رایج است، ساماندهی شده است ، مردم هم الان آن را به طور محسوس و ملموس مشاهده می کنند. شاخه ی دوم این که این تشکیلات با بهره گیری از روحانیت وارد عرصه ی فرهنگی منطقه شود، نشده است علت آن هم این است که مرکز بزرگ اسلامی مانند سایر نهادهای انقلابی به لحاظ امکانات مالی مثل سازمان تبلیغات ، دفتر تبلیغات اسلامی ، زیر نظر مقام معظم رهبری در نیامده است . البته الان این اتفاق در شرف وقوع است اگر این اتفاق که هم اکنون در حال وقوع است دو دهه قبل اتفاق می افتاد به یقیین مرکز بزرگ با این همه روحانیت فعال در عرصه های گوناگون فرهنگی موفق تر از هر زمان دیگری  بود .

http://daryabary.blogfa.com/

سؤال _ حاج آقا این آخرین سؤال است که می خواهم مطرح کنم و ان این است که ما سی سال از انقلاب را پشت سر گذاشتیم و در آستانه دهه ی چهارم قرار داریم شما بهتر از همه ی ما کردستان را می شناسید و بیشتر از ما در منطقه بوده اید بدیهی است در منطقه کارهای فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی فراوانی صورت گرفته تحلیگران منصف کارهای انجام شده را علی رغم مشکلات منطقه کم نمی دانند ولی جان سؤال این است که چه کارهایی تاکنون باید صورت می گرفت که  صورت نگرفته است ؟

جواب : سؤال جامعی مطرح شده است طبعا پاسخ بلندی را می طلبد ، سعی می کنم پاسخ گویا و کوتاهی ارایه نمایم ، من با یکی از آقایان که گرایش اخوانی داشت و به نزد من آمد ،  بعنوان نصیحت با او صحبت کردم ، نکاتی را مطرح کردم که می تواند نقل کوتاه آن پاسخ شما باشد . هیچ کس به اندازه ی من در کشور نمی تواند ادعا کند که نسبت به خط مشی نظام در مورد اهل سنت اطلاع کامل دارد ، من در محرمانه ترین نشست های نظام درباره ی شیعه و سنی و جزئی ترین آنها بوده ام ، چیزی برای من غایب نیست ، سازمان تبلیغات می خواست تشکیل شود تنها کسی که دعوت شد از بیرون تهران که نظر بدهد که آیا در مناطق سنی نشین سازمان تبلیغات باشد یا نه ، من بودم بالاخره در کلیه ی تصمیمات امنیتی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی حضور داشته ام . من یک نکته ای را می خواهم بگویم بعنوان کسی که مطلع است ، کسی که اطلاع دارد وظیفه ی شهادت هم دارد . از مسئولان ارشد نظام ، از امام راحل گرفته تا مقام معظم رهبری ( دام ظله العالی ) و همچنین دولت های چپ و راست ، با اینکه در بعضی از مسایل اختلاف نظر داشتند ولی در برخی از مسایل اتفاق نظر داشتند ، مانند توسعه ی متوازن در سراسر کشور ، من در دولت آقای موسوی ، در دولت آقای هاشمی  در دولت آقای خاتمی و در دولت آقای احمدی نژاد یک نکته را با جرأت می گویم . واقعا عزم نظام این بود که تفاوت بین شیعه و سنی در خدمات عمومی نظام گذارده نشود . مثلا گفته شود اینجا کار فرهنگی بیشتر بکنند و انجا کمتر اینجا عمران بیشتر و  آنجا کمتر ، من یادم هست که خدمت آقای هاشمی رفسنجانی رسیدیم ، یکی از جمع ما بعنوان سخنگوی ما خواست گزارش بدهد و گزارش داد این گزارش ملایم بود آقای هاشمی پس از آن در سخنرانی گفت : من انتظارم این بود که درخواست شما ها برای مناطق سنی نشین بدلیل محرومیت بیشتر باشد . برنامه های نظام و عزم مدیران ارشد آن همواره این بود ه که در برنامه ریزی و توسعه سراسر کشور را یکسان ببینند اما در خصوص مسأله ی  کردستان در رژیم سابق محرومیت مضاعف داشته و جنگ تحمیلی و همچنین فتنه های دهه ی اول آهنگ سا زندگی را کند کرده است ، اما همواره مورد توجه ویژه است . اگر قصوریا تقصیری بوده از مدیران استان بوده است ، مقامات ارشد کشور هر طرح قابل قبول و منطقی که از اینجا رفته پذیرفته اند .  اگر مردم گلایه دارند ، به آنها حق می دهیم اما من نکته ای را به مردم بگویم ، شرایطی در منطقه بوجود امده که ارتباط مردم اینجا با سراسر کشور ارتباط فعالی نیست ، ممکن است برخی تصور کنند مقصر حاکمیت است ؟ یا مقصر مردم اند ؟ یا ذهنیت های غلطی که در کشور است ؟ ممکن است همه ی این ها باشد ، ولی باید این نقیصه به نوعی برطرف شود . بازاریان می گویند ما با کردستان خرید و فروش مستقیم نداریم ، نداشتن ارتباطات مستقیم به زیان کردستان است ، من همواره به نمایندگانی که انتخاب می شوند گفته ام   و می گویم شما دیوار بی اعتمادی این استان را با مردم سراسر کشور کوتاه کنید و از بین ببرید با سخنانتان بین مردم استان و سایر استان ها سوءظن ایجاد نکنید استاندارن و مدیران باید گره ها را برای سرمایه گذاران استان های دیگر باز کنند ، واقعا آبادی کردستان نیاز جدی به سرمایه گذاری بخش خصوصی ، دارد پدیده ی قاچاق در منطقه موجب شد درآمد آسان بدست آید و کار که عامل توسعه و اشتغال است فراموش شود ، مردم یزد آن چنان به کار توجه دارند که اکنون اصفهان را پشت سر گذاشته اند ، ولی آنچه به نظام در خصوص اختصاص بودجه به منطقه مربوط است ، کوتاهی نشده است با توجه به اینکه منطقه سردسیر است و علاوه بر عوامل فوق استان کردستان نسبت به برخی از استان های مشابه خود از توسعه و سازندگی بیشتری برخوردار شده است .

سؤال این دیوار بی اعتمادی به هر دلیل بوجود آمده ، راههای برون رفت از این پدیده چیست ؟ شما در این زمینه چه پیشنهادی دارید .؟

جواب : در این زمینه خیلی کم کار شده است ، باید کردستان را به سراسر کشور بشناسانیم و کشور را به کردستان بشناسانیم و مردم خوب کردستان را به سایر استان ها معرفی کنیم . زمینه ی فعالیت های اقتصادی را در منطقه بوجود بیاوریم ، یکی از کارهایی که دولت می تواند انجام دهد این است که مسابقات ورزشی در زمینه های گوناگون را در استان کردستان بگذارد ، برنامه های ورزشی استان نسبت به گذشته توسعه ی بیشتری پیدا کند تا مراودات از این طریق افزایش یابد ، این راه می تواند روابط صمیمانه بین مردم ایجاد کند و بی اعتمادی موجود را کاهش دهد . صدا  و سیما ، مطبوعات و دیگر رسانه ها در این زمینه ها می توانند نقش اساسی ایفا کنند  ، امیداوریم این روز هر چه زودتر توسط نخبگان ، نویسندگان ، شاعران و دلسوزان جامعه تحقق یابد . باید فرهنگ سازی شود ، گاهی موارد عزیزان کرد می روند بیرون از استان فضای مثبت نمی گیرند علت اصلی آن است که همه ی آنها به دید قضایای گذشته  نگاه می کنند ، من یک چیزی را با رها به دوستان گفته و می گویم و آن این است که مشکل کردستان و حوادثش  هفتاد میلیون نفر مبلغ و رسانه اش شدند ، این حوادث نقل همه ی مجالس شد ، کوچکترین اتفاق در خارج از استان سربریدن بود ، اما اینکه پیشمرگان کرد مسلمان این همه زحمت کشیدند و خود منطقه این همه شهید در جنگ تحمیلی داده و در همین حوادث هم شهید داده یا این همه روحانیون از جوان گرفته تا نود ساله به شهادت رسیده اند هیچ سخنی به میان نمی آید و اینها را در میان مردم بگویند . این موضوع برنامه ریزی می خواهد ، اگر این اتفاقات بیفتد دیوار بی اعتمادی جای خود را به اعتماد و برادری خواهد داد .

تهیه وتنظیم ازسیدمحمدحسین دریاباری

چاپ شده درهفته نامه گویه شماره 191و192و192