خطوط قرمز مطبوعات کجا است ؟

                          خطوط قرمز مطبوعات کجا است ؟

تردیدی نیست که مطبوعات در هر کشوری بر مبنای فرهنگ ان می توانند اطلاع رسانی کرده و نقش بیدارگری داشته باشند مطبوعات در جوامع دموکراسی جایگاه بلندی را تصاحب کردندو تا جایی که مطبوعات رکن چهارم

ان جامعه به شمارمی روند در کشور ما بر اساس قانون اساسی و نیز قانون مطبوعات جایگاه رفیعی برای مطبوعات پیش بینی شده است . در نزدیک به سه دهه اخیر اگر چه مطبوعات با فراز و نشیب فراوان روبه رو بوده است اما خدمات فراوانی در عرصه های گوناگون ایفا کرده است . دفاع ازنظام و حاکمیت ملی  ترویج و تشویق سازندگی و

افشای توطئه های متنوع و گوناگون خارجی بخشی از فعالیت فعالان این عرصه به شمارمی رود. اگرچه اصحاب مطبوعات هم مانند سایراقشار جامعه ممکن است دچار تخلف شده و تحت پیگرد قانونی قرار گیرند . اما در سالهای اخیر برخورد فراوان سلیقه ای با مطبوعات و اصحاب جراید شده است که در نتیجه بسیاری از انها توقیف موقت شده واز جامعه رخت بر بسته اند و اکنون هم هیچ خبری از انها در دست نیست.ظاهراتوقیف موقت به تعطیلی دائم تبدیل شده است. مسوولان کشور بر پایه قوانین موجود همگی معتقدند مطبوعات از حیث کیفی و کمی باید در جامعه حضور داشته باشند . اما اختلاف در نحوه حضور و قلمرو ان است. نکته اساسی این است که اگر با قوانین موجود سلیقه ای برداشت نشود و اصحاب مطبوعات برپایه این قوانین فعالیت نمایند شاید مشکلات مطبوعات محدود و ناچیز باشد . شماری از انان معتقدند مطبوعات ازادند و باید در چارچوب قوانین موجود تلاش کرده و اطلاع رسانی نمایند شماری دیگربر این دیدگاه پافشاری دارند ازادی عمل مطبوعات بر مبنای قوانین موجود هم باید با مجوز برخی از نمادها باشد که بیشتر مسائل راسلیقه ای تفسیر می نمایند. شاید بتوان گفت این دیدگاه که برداشتی خاص از قوانین و جامعه دارد مطبوعات به سانسور یا خود سانسوری دعوت میکند . رسانه ها به خصوص مطبوعات برای دفاع از کشور در زمینه های گوناگون و نیز برای امنیت ملی و حدود و ثغور ان اهتمام فراوان قائل بوده است و خطوط قرمز نظام و امنیت ملی همواره از مسائل پراهمیت مطبوعات بوده است . البته این تنها مطبوعات کشور ما نیست که خطوط قرمز دارد . در همه ی کشورها حتی دموکراسی ترین کشورهای جهان مطبوعات خطوط قرمز دارند و براساس ان عمل می نمایند . می توان گفت مطبوعات دیدبان منافع ملی است . اما مطبوعات برای حفظ منافع ملی و اگاهی بخشی به جامعه ناگزیر است شفاف برخورد کند . زیرا عدم برخورد شفاف و فقدان اطلاع رسانی دقیق تبعات و پیامد های وخیمی که جبران ان دشوار است به همراه دارد . ایا متصدیان امور به این نکته اندیشیده اند که چرا رسانه های شنیداری, دیداری و سایتهای اطلاع رسانی بیگانگان طرفدار فراوان پیدا کرده یا می کنند ؟ پاسخ چنین پرسشی بسیار روشن است . اگر اطلاع رسانی شفاف صورت پذیرد و صحیح ترین خبرها در نخستین فرصت از طریق رسانه هادر اختیار مردم قرار گیرد نه تنها موجب اعتماد مردم به رسانه های داخلی می گردد بلکه موجبات افزایش امنیت ملی را نیز فراهم خواهد ساخت . امروز کنترل اطلاعات و اخبار به سادگی امکان پذیر نیست چرا ما ان را خود با مردم خود در میان نگذاریم مردمی که خود صاحب انقلابند و نظام را قبول داشته و برای حفظ ان هر گونه مشکلات را تحمل می کنند . کشور ما اکنون کشوری امن و با ثبات و قدرتمند در منطقه می باشد هنگامی که رسانه های ملی خبرها

را روشن تر صریح تر و شفاف تر بیان نمایند نه تنها مغایربا امنیت ملی نیست بلکه سبب رویگرد مردم به رسانه های داخلی خواهد شد . به هر تقدیر باید با مردم صادق بود و به انان اعتماد کرد و اطلاعات را در اختیار انان گذارد مسوولان مختلف به خوبی می دانند انچه که موجب پدید امدن شایعه و شایعه پراکنی می شود فقدان اطلاعات صحیح است. بدون شک اگر اطلاع رسانی دقیق و شفاف برای مردم صورت نگیرد این خلا سرانجام بگونه ای دیگر پر شده و حقیقت جای خود رابه شایعه سازی در جامعه و گمان زنی خواهد داد . همواره برای برخی این پرسش مطرح است که اصولأ سانسور با خود سانسوری از کجا و چگونه پدیدمی اید؟ درپاسخ به این پرسش باید گفت سانسور در بسیاری مواقع ممکن است توسط حکومت یا دولت اعمال شود . که در جهان امروز بسیار اندک است. امروزه در هر کشوری زمان جنگ یا مواقع دفاع از منافع ملی به قوانینی عمل می کنند که در زمان عادی و غیر بحرانی  به تصویب رسید عمل به چنین قوانین در مواقع یاد شده سانسور محسوب نمی شود.اما خود سانسوری ان است که خبرنگاران روزنامه نگاران و اصحاب مطبوعات فضای جامعه را بگونه ای ارزیابی کنند که نوشتن این مطالب یا ان مطالب خطر در پی دارد . ترسیم چنین فضایی که در خارج تحقق عینی ندارد خود سانسوری محسوب می شود. به عنوان مثال در استان قم حسینیه شریعت  مطعلق به دراویش که به هر دلیل تخریب شد و سرانجام این مکان به میوه فروشی تبدیل گردید و لا اقل تا کنون به یک مکان فرهنگی هم مبدل نشد . مسوولان استان فضای نامناسبی برای روزنامه نگاران بوجود نیاوردند اما روزنامه نگاران محلی چیزی درباره ی ان ننوشتند این حرکت مطبوعات محلی یا سراسری خود سانسوری است . برخی از کارشناسان معتقدند که اصحاب مطبوعات با خود سانسوری خطر بزرگی را برای پیشرفت و ترقی جامعه و ستم عظیمی را به فرهنگ اطلاع رسانی کشور می نمایند . شماری از اصحاب مطبوعات بر این باوراند که تعریف دقیقی از امنیت ملی وجودندارد.بنا بر این فقدان تعریف روشن و دقیق از امنیت ملی  موجب بازداشتن مطبوعات از فعالیت شده است . ولی انچه که مشخص است این است که قانون اساسی ,قانون مطبوعات و شورای امنیت ملی حدود و ثغور امنیت ملی و قلمرو فعالیت مطبوعات رآ مشخص کرده است و خطوط قرمز ان هم معین شده است. با بیان فوق می توان استنباط کرد که مطبوعات کشور با تمام توان از گذشته تابه حال بر حسب دیدگاه های مخصوص خود حافظ منافع ملی  در عرصه های گوناگون بوده وهستند . روزنامه نگاران خود رآ متعلق به ایران و ملت بزرگ ان می دانند و در تمام عرصه ها با اجانب و بیگانگان که قدمی مغایر با منافع ملی بردارند همواره در ستیزبوده و خواهندبود. اگر گفته شود اصحاب مطبوعات دیدبان منافع ملی اند سخنی گزاف نیست . بنا براین شایسته است اصحاب مطبوعات ازادنه در چارچوب قوانین ومقررات بنویسند واز خودسانسوری پرهیز نمایند زیرآ خودسانسوری نه خواست مردم است ونه منافع ملی.

                                      سیدمحمدحسین دریاباری

چاپ شده درنشریه گویه شماره 98 اول اردیبهشت  1385